loading...
فانی بلاگ | وب سرگرمی و تفریحی و آموزشی
آخرین ارسال های انجمن
مهدی بازدید : 862 جمعه 09 خرداد 1393 نظرات (0)

تاپ ناپ: Trolltunga یک تخته سنگ بزرگ است که به طور افقی از یک کوه آویزان است. این تخته سنگ در ارتفاعی بیش از 805 متر از سطح زمین قرار دارد و برای رسیدن به بالای آن بین 8 تا 10 ساعت زمان لازم است. ولی این زمان و سختی راه ارزش دیدن منظره زیر پای این تخته سنگ را دارد و بدون شک یکی از زیبا ترین مناظر طبیعی جهان را در این مکان خواهید دید.

مهدی بازدید : 863 سه شنبه 30 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

تاپ ناپ: چنانچه در شهر توکیو ژاپن زندگی کنید برای رفتن به رستوران انتخاب های زیادی دارید به گونه ای که هر بار در فضایی جدید غذا خواهید خورد . شهر توکیو در ژاپن بخاطر رستوران های تم دارش مشهور است. رستوران های این شهر دارای تم های مختلفی هستند. تعدادی از این رستوران ها را در این آلبوم تاپ ناپ ملاحظه میکنید. یک رستوران شبیه زندان و رستوران دیگری شبیه به سرزمین عجایب و رستوران دیگری شبیه به خانه یک خون آشام می باشد.

مهدی بازدید : 568 سه شنبه 30 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

برترین ها: یاکوشف گریگوری، گرافیست و هنرمند روسی است که پروژه ای با عنوان "برندهای خشمگین" دارد که در آن با لوگوهای برندهای معروف دنیا شوخی کرده و آنها را با پرندگان خشمگین بازسازی کرده است. برندهای پرینگلز، گوگل کروم، استارباکس، اپل، نایکی، پپسی، آدیداس و توئیتر همه با پرندگان مختلف بازی محبوب انگری بردز بازسازی شده اند.


مهدی بازدید : 292 دوشنبه 01 اردیبهشت 1393 نظرات (0)

خبرآنلاین: هزارپای قورت داده شده با پاره کردن شکم مار، بیرون آمد.

آنچه می بینید داستان واقعی رخ داده میان مار 20 سانتی و هزارپای 15 سانتی متری است که توسط محققان در گولیم گراند مقدونیه کشف و ضبط شد!

محققان هر دو موجود را مرده یافتند و متوجه شدند مار ماده ترکیده (مار 4.2 گرم) و هزارپا (4.8 گرم) از بدنش بیرون زده است.

ظاهرا اشتباه محاسباتی که مار مرتکب شده باعث این حادثه در منطقه موسوم به گولیم گراد یا جزیره مارها شده و موضوع در مجله اکولوژیا بوسیله محقق صرب لجیلجانا توماسویچ منتشر شده است.

تصویر در ادامه مطالب

مهدی بازدید : 240 شنبه 30 فروردین 1393 نظرات (0)

برترین ها: در این آلبوم، عکس هایی را می بینید که عکاسان فرصت‌طلب آنها را برداشته اند. این هنرمندان در شکار لحظه ها استعداد و تخصص بسیاری دارند. هر کدام از این عکس ها اگر یک دقیقه دیرتر یا زودتر برداشته می شدند، نتیجه کار به طور کامل تغییر می کرد. با ما همراه باشید.

1.    عکاس: الکس ناجی – او دقیقا در بهترین و درست ترین لحظه از برف بازی و پرتاب گلوله های برفی عکس برداشته است.

مهدی بازدید : 274 شنبه 30 فروردین 1393 نظرات (0)

برترین ها: نخستین ماه‌گرفتگی سال 2014 میلادی، در سه شنبه 26/01/1393 خورشیدی رخ داد. این نوع ماه گرفتگی تا 18 ماه دیگر تکرار نخواهد شد. برای دیدن تصاویر این ماه گرفتگی با ما همراه باشید.

1.    ملبورن – استرالیا


ماه خونین در 15 آوریل (26 فروردین) سال جاری بر فراز آب های ویلیامزتاون در ملبورن استرالیا ظاهر شد.

مهدی بازدید : 259 جمعه 29 فروردین 1393 نظرات (0)

خبرآنلاین:  بسیاری از شهرهای دنیا در معرض خطر بلایای طبیعی قرار دارند اما برخی از این شهرها به دلیل جمیت بالاو واقع شدن در مناطق خاص، از پر ریسک ترین شهر های دنیا محسوب می شوند.

در این گزارش فهرست 10 تا از پر ریسک ترین شهر های دنیا به نقل از یک سایت مطالعات شهری آورده شده است که شهر تهران از کشور ما نیز در این طبقه بندی قرار دارد.ناگفته پیداست  که قاره آسیا با داشتن بیشترین مناطق پر خطر به عنوان پر ریسک ترین قاره دنیا شناخته می شود.

مهدی بازدید : 302 جمعه 29 فروردین 1393 نظرات (0)


روزنامه هفت صبح: هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده. اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

1- آخه دیگه یه آلرژی فصلی چیه؟ با اونم کلاس میذارن ملت
یارو با یه لحنی می گه که آلرژی فصلی دارم انگار قهرمان سه دوره جام ملت های اروپاس!

مهدی بازدید : 207 چهارشنبه 27 فروردین 1393 نظرات (0)


تاپ ناپ: این سنگ معدنی بسیار زیبا در سال 1960 از معدن فرانک ولنزولا کشف شده است.این سنگ که نمونه ای خیره کننده از سنگ های معدنی است به تازگی توسط Rob Lavinsky به قیمت 5 هزار دلار فروخته شد. این جواهر زیبا ابعادی به اندازه  9 × 7 × 6 سانتی متر دارد.



مهدی بازدید : 239 شنبه 23 فروردین 1393 نظرات (0)

فرارو: آنتوان سوروگین بی شک یکی از مهمترین عکاسان زمان قاجار به شمار می رود.

 آنتوان سوروگین معروف به «آنتوان خان» عکاس‌ ایرانی-گرجستانی زمان ناصرالدین شاه قاجار با مجموعه عکس هایش از مردم، مکان ها آداب و رسوم، مشاغل و خصوصا اقوام ایرانی در عین حال که یکی از نخستین عکاسان ایرانی است و به لحاظ هنری تصاویر درخوری به ثبت رسانده به لحاظ تاریخی، دارای اهمیت و اعتبار ویژه ای است.
 
آنتوان که فرزند پدر و مادر گرجی تبار مقیم ایران بود در سفارت روسیه در تهران به دنیا آمد و  از سنین جوانی همراه با برادرانش امانوئل و کولیا نزد عکاس معروف روسى دیمترى ایوانویچ ژرماکوف در تفلیس عکاسى را آموخت.

او در سال ۱۸۷۰ میلادی بار دیگر به ایران بازگشت و در تبریز ساکن و سپس به دستگاه ولیعهد مظفرالدین میرزا راه یافت و از او لقب «خانى» گرفت؛ وی بعد از آن به تهران آمد و در خیابان علاءالدوله (فردوسى) کنار در شرقى میدان مشق یک عکاسخانه دایر کرد.

سوروگین در این زمان از عکاسان نزدیک به ناصر الدین شاه محسوب می شد و گفته می شود که شاه قاجار علاقه‌ی زیادی به عکس‌های دربار و پرتره وی داشت.

بیشتر عکس‌های گرفته‌شده آنتوان خان متعلق به سال‌های ۱۲۴۹ تا ۱۳۰۹ خورشیدی است و او به علت این‌که توانایی صحبت کردن به زبان فارسی را مانند زبان مادری داشت، به خوبی توانست با اقشار فرهنگی مختلف مردم ایران ارتباط برقرار کند. عکس‌‌های او از دربار سلطنتی، حرمسراها، مساجد و بناهای یادبود دیگر ادیان بسیار شاخص بود و او را متمایز با دیگر عکاسان مشهور اروپایی در ایران می‌کند.

گفته می شود که در دوران مشروطه، آنتوان خان به جمع مشروطه خواهان پیوست و به همین خاطر محمدعلی شاه قاجار دستور داد بمبی را در خانه کنار عکاسخانه‌ی وی منفجر کنند؛ بر اثر این حادثه یکی از بزرگ‌ترین گنجینه‌های عکاسی دوران قاجار از بین رفت.

همچنین در دوران رضا شاه پهلوی دو هزار نگاتیو شیشه‌اى پرارزش سوروگین توقیف شد که تا سال‌ها بعد در دست خاندان پهلوی بود.

عکس های این عکاس ایرانی اکنون در «گالری هنر فریر» در واشنگتن، موزه‌ی ملى نژادشناسى شهر لیدن و موزه عكس آمستردام هلند نگهداری می شود. در اینجا قصد داریم در مجموعه ای چند قسمتی نگاهی به عکس های این عکاس ایرانی بیاندازیم؛ عکس هایی که جدا از ارزش زیبایی شناختی هر یک سندی تاریخی از زندگی ایرانی در نزدیک به چندین دهه پیش است. لازم به ذکر است عبارات ذیل هر عکس تنها توضیحی است که درباره آنها ذکر شده است.


اجرای مراسم زورخانه‌ای در جشن نوروز در میدان ارگ تهران

 


مهدی بازدید : 187 شنبه 16 فروردین 1393 نظرات (1)

تکناز:وقتی از ارتفاع 292 متری برج میلاد به این شهر پرجمعیت می نگری شهری آرام و بدون دغدغه می بینی.

 
تهران بزرگ‌ترین شهر و پایتخت ایران است، شهری شلوغ و پرهیاهو. وقتی از ارتفاع 292 متری برج میلاد به این شهر پرجمعیت می نگری شهری آرام و بدون دغدغه می بینی.

 
 عکس های تهران از فراز برج میلاد
مهدی بازدید : 242 پنجشنبه 14 فروردین 1393 نظرات (0)

تاپ ناپ: انتشار اين عكس ها براي ما خوشايند نيست. در سايتي كه هر روز مطالب جالبي از نقاط مختلف جهان منتشر ميشود ديدن اين عكس ها باعث تاسف است. متاسفانه اين عكس ها را يك جهانگرد روس از ايران گرفته و در يكي از سايتهاي معروف روسي منتشر كرده است. تصاويري كه ديدن روزانه آنها در كوچه و خيابان براي اكثر ما به يك امر عادي بدل گشته ، براي يك توريست خارجي عجيب و گاهي خنده دار به نظر ميرسد. عدم رعايت نظم و قانون در اين تصاوير به خوبي آشكار است .

چيزي كه بيشتر نمودش را در خيابان ها ميتوان ديد. عدم رعايت قوانين چه براي عابران پياده و چه براي اتومبيل ها و موتور سوارها به امري عادي بدل گشته است. اين عكسها متعلق به شهر اصفهان است(نصف جهان !!!!) هر چند در تمامي نقاط كشور با اين چنين مواردي زياد برخورد خواهيم كرد. اين تصاوير در تاپ ناپ منتشر شد تا شايد عده اي از ما با ديدن اين عكس ها اين سوال را از خود بپرسيم كه چرا بايد كشور عزيزمان به اين شكل در دنيا ديده شود.؟



مهدی بازدید : 213 سه شنبه 12 فروردین 1393 نظرات (0)

مجله خط خطی:

1- سال مار

سال 92 سال مار بود و این اولین سالی بود که وضعیت مردم با وضعیت حیوان مورد نظر مطابقت داشت. مردم که در سال 92 از درد بی پولی مثل مار به خود می پیچیدند در ماه سوم سال نیش لازمه را به گروه هایی که خواستار تداوم وضع سابق بودند وارد کردند. سوزش شدید این نیش و همچنین قطع بودن آب در سال 92 باعث شد این گروه به جای درمان منطقی محل نیش خورده به اقداماتی نظیر انداختن وزیر پیشنهادی رو بیاورند. نیش خوردگان در واقع حکم پونه را داشتند، البته نه به خاطر بوی خوبشان، تنها به خاطر این که بعد از سال ها سبز شدن دم خانه ملت، از آنجا تکان نمی خوردند.

مهدی بازدید : 259 چهارشنبه 06 فروردین 1393 نظرات (0)

عکاس Jason Olson's متخصص گرفتن عکس های بسیار زیبا از کودکان است. در این سری از کار های او کودکان در جاده ها و مزارع بزرگ و زیر نور گرم آفتاب در حال شادی و لبخند زدن هستند و این عکاس آثاری زیبا از این صحنه ها خلق کرده است.




مهدی بازدید : 249 چهارشنبه 06 فروردین 1393 نظرات (1)

برترین ها: مراسم گادهیما، یکی از خونینترین و پرقربانیترین مراسمهای دنیاست. در این مراسم که هر 5 سال یک بار در نپال برگزار میشود، صدهاهزار حیوان به عنوان قربانی به الهه گادهیما "تقدیم" میشوند.

در این مراسم، حیوانات به گروههای چندهزارتایی تقسیم میشوند و هر گروه در محلی حبس میشود. سپس چندصد نفر آدم معمولی که تجربه ای هم برای ذبح حیوانات ندارند با چاقوهایی که حتی تیز نیستند به جان آنها می افتند تا همۀ آنها را بکشند. آنچه بر حیوانات میگذرد ورای تصور است. کشته شدن یک حیوان ممکن است ساعتها طول بکشد. بیشتر شرکت کنندگان در این مراسم از کشورهای همسایه مثل هند می آیند.

آنها معمولاً حیواناتی را که قرار است قربانی شوند با خود می آورند. در نتیجۀ فشارهای مداوم سازمانهای حقوق حیوانات و مردم از سراسر دنیا، دولت هند، همراه داشتن حیوانات هنگام عبور از مرز هند-نپال را ممنوع کرده است ولی این به معنای پایان مراسم گادهیما نیست. آخرین باری که این مراسم اجرا شد، در سال 2009 بود که در آن 250000 حیوان کشته شدند. قرار است دسامبر امسال (حدود 8 ماه دیگر) این مراسم دوباره اجرا شود. برای جلوگیری از اجرای این مراسم، گروههای حمایت از حقوق حیوانات در تلاشند دولت نپال را متقاعد کنند انجام این مراسم را ممنوع کند.

مهدی بازدید : 230 سه شنبه 27 اسفند 1392 نظرات (0)


http://likesreviewer.com/wp-content/uploads/2013/06/is320.jpg

روزنامه هفت صبح: هر نوشته ای نویسنده ای دارد. هر نویسنده ای حق دارد اسمش را پای مطلبش ببیند. نوشته هایی که در این صفحه می خوانید، Status های کپی پیست شده ای است که در شبکه های اجتماعی دست به دست چرخیده و صاحبش را گم کرده. اگر «شما» نویسنده این آثار هستید، لطفا عصبانی نشوید. لبخند بزنید و به خواننده هایی فکر کنید که با خواندن نوشته هایتان لبخند می زنند و در دل تحسین تان می کنند.

مهدی بازدید : 290 چهارشنبه 21 اسفند 1392 نظرات (0)

تاپ ناپ: اين آسمان خراش كه در شهر گوانجو چين واقع شده است سبز ترين برج ساخته شده توسط بشر است. در هنگام طراحي قرار بود كه اين ساختمان تمام انرژي مورد نيازش راخودش تامين كند و انرژي مازاد را نيز به دولت چين بفروشد. اين ساختمان انرژيش را از توربين هاي بادي كه در ميان آن جاسازي شده اند بدست مي آورد. شكل ساختمان به گونه ايست كه تمامي باد هاي اطراف ساختمان را به سمت ورودي هاي توربين در وسط برج منتقل مي نمايد و از آن برق توليد ميكند. در حال حاضر اين برج حيرت انگيز بيش از 60 درصد از ميزان برق مورد نيازش را خودش توليد ميكند. علاوه بر اين از باد ورودي به توربين ها براي سيستم هاي تهويهاستفاده ميگردد . ارتفاع اين ساختمان 71 طبقه حدود 309 متر است.

مهدی بازدید : 267 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)
 
راسک بیش از هزار اسلاید از آن دوران تهیه کرده که در تمام این مدت، آن‌ها را در خانه‌ای قدیمی خارج از شهر تورنتو نگهداری می‌کرد. تعدادی از این عکس ها به تازه گی در دویچه وله منتشر شده است.
 
 
«کن راسک» یک کانادایی است که در فاصله سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۳ به همراه خانواده در ایران زندگی کرده و عکس‌های بسیاری گرفته است. یک ایرانی پس از ۴۰ سال این عکس‌ها را از انبار خانهٔ کن بیرون آورده و آن‌ها را ظاهر کرده است.

به گزارش الف به نقل از خرداد، کن راسک حدود ۴۰ سال پیش در اداره آب و برق تورنتو کار می‌کرد. در آن سال‌ها ایران اجرای برخی پروژه‌های برق را به شرکت‌های خارجی می‌سپرد. یکی از این آن‌ها همان شرکتی بود که راسک در آن کار می‌کرد.

به این ترتیب راسک همراه با خانواده به ایران می‌آید. آن زمان سفارتخانه‌هایی همچون سفارت بریتانیا و آمریکا برای خود مدرسه‌هایی داشتند و فرزندانشان در این مدرسه‌ها تحصیل می‌کردند. با این حال کن تصمیم می‌گیرد در سال‌هایی که ایران است فرزندان خود را به جای این مدرسه‌ها، به مدارس خصوصی ایران بفرستد.

راسک بیش از هزار اسلاید از آن دوران تهیه کرده که در تمام این مدت، آن‌ها را در خانه‌ای قدیمی خارج از شهر تورنتو نگهداری می‌کرد. تعدادی از این عکس ها به تازه گی در دویچه وله منتشر شده است.

 

عکس هایی از ایران قدیم در حدود 42 سال پیش

مهدی بازدید : 276 جمعه 16 اسفند 1392 نظرات (0)

وز گذشته اگر گذر رهگذر به خیابان ولیعصر تهران می‌افتاد جماعت 150 نفره معتادان بهبودیافته موسسه طلوع بی‌نام‌نشان‌ها را با همین کاورهای زردرنگ می‌دید.

 
فقط برای ته‌سیگار نیامده بودند. آمده بودند باور جمع کنند، از میان رهگذرهایی که شتاب زندگی آنها را با خود می‌برد در طول خیابان ولیعصر، رهگذرها اما گاه برمی‌گشتند و با کنجکاوی به چهره‌های دردمند بهبودیافته، که در پی باور آمده بودند، نگاهی می‌انداختند. 
«ببخش و باورم کن»، این جمله‌ای است که روی کاورهای زردشان نقش بسته است. روز گذشته اگر گذر رهگذر به خیابان ولیعصر تهران می‌افتاد جماعت 150 نفره معتادان بهبودیافته موسسه طلوع بی‌نام‌نشان‌ها را با همین کاورهای زردرنگ می‌دید. جماعتی با مشمع‌های بی‌رنگ که ته‌سیگارها را از پیاده‌رو خیابان ولیعصر تهران برمی‌داشتند و در آن می‌انداختند.


 تصاویری از جمع آوری داوطلبانه ته سیگارها در تهران

تصاویری از جمع آوری داوطلبانه ته سیگارها در تهران
 


قرارشان هشت صبح است از میدان تجریش تا چهار راه ولیعصر می‌روند. همه آمده‌اند، از زن و مرد و پیر و جوان در فراخوان موسسه طلوع و اکبر رجبی که آنها عمو اکبر صدایشان می‌کنند. همه‌شان یک‌جور آشنا شده‌اند، در سه‌شنبه‌شب‌های کارتن‌خوابی، سرما، گرما، گرسنگی، خماری و تزریق با بچه‌های طلوع. یک وعده غذای گرم گرفته‌اند و رفته‌اند سرا برای ترک، حالا بهبودیافته‌اند. 

جلو جمعیت پلاکاردی دست گرفته‌اند و حامد 19ساله و رضای 26ساله آن را حمل می‌کنند و رهگذران بر آن یادگاری می‌نویسند. کمی پس از پلاکارد چرخ دستی را به پیش می‌رانند که پر از گل سنبل است برای هدیه به رهگذران و بر رویش گلدانی بلوری است که ته‌سیگارها را داخلش خالی می‌کنند. جلو چرخ‌دستی نوشته‌ای به چشم می‌آید به این مضمون که «این سرا را مهر بیش از این است.»

 
تصاویری از جمع آوری داوطلبانه ته سیگارها در تهران
 

دوتایی‌شان مشغول پچ‌پچ‌اند که خبرنگار گفت «ته‌سیگارها رو می‌خوای چیکار؟» گفتم: «واسه بساط قبل از عیدمون می‌خوام.» می‌زنند زیر خنده. پشت کاورهای زردشان اثر انگشت است و عنوان طلوع بی‌نام و نشان‌ها. ساعت حدودای 10 است که به پارک ملت می‌رسیم اندکی وقت برای استراحت و عکس یادگاری. 

به‌سراغ مجتبی می‌روم. سرحال و سرزنده است. با پوستی گندمگون و موهای خرمایی که کج شانه کرده است. 

می‌گوید: «چی بگم؟ از سر خط بگم؟ من مجتبی هستم حول‌وحوش هشت سال کارتن‌خواب بودم تو آزادگان. یکی از مکان‌هایی است که بچه‌های طلوع می‌آیند و غذا پخش می‌کنند. من باورم نسبت به کمپ ضعیف شده بود. در برخورد اول رفتم دیدم یک دنیای دیگه است و تو سرا پاک شدم و تا الان در خدمت طلوع هستم.

چند نفر شبیه خودت رو دیدی؟ 

-«از پارسال تا الان شاید بگم 600، 700 نفر. هیچ جا چنین عشقی ندیدم درکشان نسبت به کارتن‌خواب و معتاد بالاست من که خودم همدردم چنین درکی ندارم. در طلوع، کار نشریه می‌کنم.»

علیرضا چرخ‌دستی را می‌راند. فربه است و سبزه‌رو با موهای جوگندمی. می‌گوید: «تو حلقه دروازه غار با طلوع آشنا شدم. 11سال کارتن‌خواب بودم و بعد آمدم سرا. الان 70روز است بهبودی دارم و تو هیات تحریریه نشریه هستم.» 

می‌گوید: خیلی نیاز داریم جامعه باورش نسبت به ما قوی شود خیلی فعالیت می‌توانم بکنم اگر اعتماد به نفسم بر‌گردد، می‌توانم همان‌چیزی را که جامعه به من داده به جامعه بازتاب دهم. «کارما» را دوباره برگردانم و به همدردهای خودم و جامعه کمک کنم. من امروز که از میدان تجریش با بچه‌ها راه افتادیم شروع کردم به گزارش‌نوشتن و توصیف شوروحال بچه‌ها.

 
تصاویری از جمع آوری داوطلبانه ته سیگارها در تهران
 

می‌گویم: یک بخشی را می‌خوانی؟ پاسخش مثبت است و شروع می‌کند از روی سالنامه سرمه‌ای‌اش خواندن: «خدای من چه ذوق و شوقی، همه در تکاپو بودند. یکی در حال لباس‌پوشیدن بود، یکی در حال اصلاح‌کردن، همگی همت کردند و سیگارهای خود را در مرکز گذاشتند همه رهپویانی که روزی به جامعه خود خسارت زده بودند می‌خواستند به خیابان بروند و خسارت خود را جبران کنند.»
اینها را که می‌خواند خواندنش را قطع می‌کند و می‌گوید: «برخورد مردم برایم خیلی جالب بود. برایشان خیلی تازگی داشت. خیلی‌ها با تعجب نگاه می‌کردند. خیلی‌ها به اصطلاح می‌گذشتند اما می‌شد تعجب را در نگاهشان دید. کنجکاو بودند که چه حرکتیه؟ چه‌کار می‌کنند؟ این پیراهن‌های زردی که پوشیدند یعنی چی؟ این دو جمله ببخش و باورم کن یعنی چی؟ خیلی‌ها سوال می‌کردند خیلی‌ها به‌خاطر غرورشان سوال نمی‌کردند اما بازهم پچ‌پچ را داشتند.»

 حسن می‌گوید: یک معتاد 22ساله هستم! 

می‌پرسم: معتاد؟ 

جواب می‌دهد: «من درحال بهبود هستم. حسن سبزه‌رو، بلندقد با چشم‌های بادامی است. می‌گوید: من یکی از کارتن‌خواب‌های دروازه‌غار بودم. هشت‌سال اعتیاد داشتم. از سن پنج‌سالگی با سیگار آشنا شدم. پدرم اعتیاد به ماده سیاه داشت. من خودم حس کنجکاوی داشتم و به‌خاطر همین خیلی زود در سن 14سالگی معتاد شدم با ماده سبز شروع کردم. 

یعنی چی؟ 

حشیش. بعد مواد دیگر را مصرف کردم مثل کراک و شیشه که باعث شد حالت آشفتگی پیدا کنم و چهارسال کارتن‌خواب‌ بشم. یک شب خیلی داغون و از همه‌جا ناامید بودم، یکسری آدم آمدند غذا پخش کردند گفتند همچین موسسه‌ای است و ترک می‌دهند من را برای بار اول فرستادند کمپ، آنجا توانستم ترک کنم و الان 22ماه است پاکم.

 
تصاویری از جمع آوری داوطلبانه ته سیگارها در تهران
 

حامد 19ساله است. می‌گوید: «از 16سالگی تا سه‌ماه پیش اعتیاد داشتم. پارک بودم و سه‌شنبه‌شب در حین مصرف‌کردن مواد بودم که آمدند غذا پخش کنند. گفتند هرکس می‌خواهد ترک کند بیاید سرا، عمو اکبر آمده بود. من تصمیم به ترک داشتم. الان سه‌ماه است سرا هستم. امروز تصمیم به ترک نیکوتین گرفتم.»

رضا 26ساله شش‌ماه از پاکی‌اش می‌گذرد. می‌گوید: «10سال اعتیاد داشتم. چهارسال کارتن‌خواب پارک بودم. خانوم سارا آمده بود غذا بدهد و من که از بچگی مهر مادری بالای سرم نبود زمانی که غذا به من داد مهرش تو دلم افتاد باهاش رفتم سرا.»

می‌گوید: «کار ندارم، زندگی ندارم چون با بابام مصرف می‌کردم. بابام الان پشت‌سرم داره راه میاد جفتمون با هم اومدیم طلوع. داریم پاک می‌شیم. بیرون نه زندگی دارم، نه مکانی. الان خدمت طلوع هستم. همه خانواده ما مصرف‌کننده بودن، تزریق می‌کردن، هرچی داشتیم در مصرف مواد دادیم، چیزی برایمان نماند، حتی فرش زیرپایمان را برای مصرف دادیم برای همین رفتیم کارتن‌خواب شدیم.»

ادامه می‌دهد: آن‌موقع من جوان بودم، برای خرج زندگی و اعتیاد رفتم سر کار، دزدی می‌کردم. چون به‌خاطر مصرف ضایعات دیگر جواب نمی‌داد. مصرف بالا بود روزی صدهزارتومان. 

حسین پدر رضا چهره خیلی شکسته‌ای دارد با کلاه آفتاب‌گیر و صورتی سوخته. تکیده و لاغراندام است. 33سال اعتیاد داشته و شش‌ماه‌ترک است. می‌گوید: «الان در سرا خدمت می‌کنم. بزرگ‌ترین آرزوم این است که اکبر رجبی به رویاهاش برسه. چون اکبر یک‌بار دیگر من را زنده کرد. وقتی رضا معتاد شد من زندان بودم و وقتی بیرون آمدم کار از کار گذشته بود. زمانی که برای رضا تزریق می‌کردم یک چشمم اشک بود یک چشمم خون. رضا نمی‌توانست رگ‌هایش را بگیرد من تزریق می‌کردم. اما این راهی بود که من رفته بودم.»

علی و همسرش هم در میان جمعیت هستند. هردو در طلوع بهبود یافته‌اند و پس از بهبودی ازدواج کرده‌اند. علی، لیدر یکی از گروه‌های یک‌سوی پیاده‌رو است. می‌گوید: من 18سال اعتیاد داشتم. 9سال پیش با رجبی آشنا شدم. من الان هفت‌سال‌وپنج‌ماه‌وچهارروز است که پاکم. 

سارا که همسرم است چهارسال است با طلوع آشنا شده. یکی از سه‌شنبه‌شب‌ها سارا را جذب خودمان کردیم. ما مراسم‌های خاصی اجرا می‌کنیم. در یکی از همین کارها در کنار هم بودیم در نمایشگاه افطار تا سحر برج میلاد یکدیگر را بیشتر شناختیم. سارا یکی از زن‌های آسیب دیده شهر محسوب می‌شود من آنجا تصمیم گرفتم با سارا ازدواج کنم الان در کنار هم هستیم. به خاطر دردها و سختی‌های مشترک خیلی راحت‌تریم.  اکبر رجبی، مدیر موسسه طلوع بی‌نام نشان‌ها خیلی ساعی است در جمع‌آوری ته‌سیگارها. مصاحبه‌مان همراه است با خم‌وراست‌شدن‌هایش و جمع‌آوری ته‌سیگارها و هدایت جمعیت. می‌گوید: شهر ما نیاز دارد به عشق و پاکی. من قول می‌دهم بعد از اینکه بچه‌های طلوع از اینجا رد شدند درخت‌ها زود‌تر جوانه می‌زند. او می‌گوید: از ابتدای امسال تا ماه پیش 850نفر در طلوع پاک شده‌اند و معتادان بهبودیافته‌ای که دیروز سیزدهم اسفند در پس باور آمده بودند، برانگیختن باور از میان رهگذرهای ولیعصر که شتاب زندگی آنها را با خود می‌برد. 

 

تصاویری از جمع آوری داوطلبانه ته سیگارها در تهران

 

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 496
  • کل نظرات : 42
  • افراد آنلاین : 25
  • تعداد اعضا : 45
  • آی پی امروز : 211
  • آی پی دیروز : 212
  • بازدید امروز : 380
  • باردید دیروز : 565
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,657
  • بازدید ماه : 2,657
  • بازدید سال : 79,198
  • بازدید کلی : 437,338
  • کدهای اختصاصی
    Instagram
    نمایش وضعیت در یاهو

    قالب های وبلاگ